و چه زیباست باران

با زمان عمرم هزار بار دلت را شکسته ام بیخود به انتظار وصالت نشسته ام

و چه زیباست باران

با زمان عمرم هزار بار دلت را شکسته ام بیخود به انتظار وصالت نشسته ام

چه خوب شد نیامدی!

 برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم ، نه  ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی! 

 

 

چه روزها  که یک به یک غروب شد نیامدی

 

چه بغض ها   که  در گلو رسوب  شد نیا مدی

 

خلیل آتشین سخن  ، تبر بدوش بت شکن

 

خدای  ما  دوباره سنگ و چوب شد نیا مدی

 

برای ما که دل شکسته ایم و خسته ایم  ؛ نه

 

ولی برای عده ای چه خوب شد نیا مدی

 

تمام روزهای هفته را  در انتظار جمعه ام

 

دوباره صبح ، ظهر ، غروب شد نیا مدی

     

   اینروزها منظورم روزهای بعد از جشن و شادمانیهای به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر  

 

ارواحنا له الفدا است غمگینم .چند سالیست که این حالت در  روح و روانم پیدا میشود.

   

  نمیدانم چه بگویم !آیا واقعا هدف وسیله را توجیه میکند؟

         

  چرا ما باید انقدر نامرد باشیم؟ آیا برای لحظاتی خوشی و خوشگذرانی باید از هر وسیله ای  

 

حتی اعتقادات و مقدسات میلیونها انسان سوء استفاده کنیم ؟

      

  قطعأ متوجه منظورم شده اید.بله : از یکی دو روز مانده به نیمه شعبان به این بهانه عده ای   

 

تحت عناوین و ظواهر گوناگون  در ملأ عام دست به اعمال و حرکاتی  میزنند که من شرم  

 

دارم حتی  آنرا بیان کنم. برخی که حالت غیر عادی کاملأ در رفتارشان مشهود است ،  

 

عده ای با چهره های بزک کرده و عجیب و غریب در خیابانها دست به اعمالی میزنند که  

 

قلب هرانسان آزاده ای که ذره ای آگاهی از این مناسبت و شخصیت منسوب به آنرا دارد به  

 

درد میآورد.

   

 فقط این سئوال را از خودمان بپرسیم  

 «ما کجا هستیم و به کجا داریم میرویم ؟»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد